دانشگاه آزاد اسلامي
واحد رشت
دانشکده مدیریت و حسابداری
گروه آموزشی حسابداری
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد
رشته: حسابداری
عنوان :
تاثیرساختارمالکیت بررابطه بین جریان نقدآزادومدیریت سوددرشرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران
استاد راهنما :
دکتر سینا خردیار
نگارش:
دانیال احمدیار
اسفند 1393
تقدیر و تشکر
با تشکر از استاد بزرگوار جناب آقای دکتر سینا خردیار که در تدوین این پایان نامه به عنوان استاد راهنما قبول زحمت فرموده و من از راهنمائیهای ایشان بسیار بهره برده ام، کمال سپاسگزاری و تشکر را دارم.
تقدیم به
تمامیکسانی که در دوران تحصیل مشوق من بودند.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چكيده1
فصل اول – کلیات پژوهش
1-1 مقدمه2
1-2 بيان مساله4
1-3 اهداف تحقيق6
1-4 فرضيات تحقيق6
1-5 روش گردآوري دادهها7
1-6 ابزار گردآوري دادهها7
1-7 روش تحقيق7
1-8 تجزیه وتحلیل دادهها8
1-9 خلاصه فصل8
فصل دوم – ادبیات موضوع و پشینه ی تحقیق
2-1 مقدمه9
2-2 وجه نقد10
2-3 صورت جریان وجوه نقد13
2-4 اهمیت صورت جریان وجوه نقد14
2-5 طبقه بندی صورت جریان وجوه نقد براساس استاندارد ایران15
2-6 جریان وجوه نقد آزاد16
2-7 اهمیت جریان وجوه نقد آزاد18
2-8 کاربرد جریان وجه نقد آزاد19
2-9 انواع جریانات وجوه نقد19
2-10 مفهوم مديريت سود20
2-11 انواع مدیریت سود22
2-12 اندازه گیری مدیریت سود22
2-13 مدیریت سود و حاکمیت شرکتی22
2-14 سهامداران نهادی کوتاهمدت و مدیریت سود24
2-15 نقش سهامداران نهادی در ساختار مالکیت25
2-16سهامداران نهادی بلندمدت و مدیریت سود25
2-17 پیشینه ی تحقیق26
2-18 خلاصه فصل29
فصل سوم – روش تحقیق
3-1 مقدمه30
3-2 روش تحقيق32
3-3 جامعه آماري32
3-4 نمونه آماری33
3-5 قلمرو تحقیق33
3 -6 متغیرهای عملیاتی وتعاريف آنها37
3-7 مدل پانل دیتا39
3-8 محاسن استفاده از مدل پانلدیتا40
3-9 محدودیتهای پانلدیتا41
3-10 روشهای تخمین41
3-11 مراحل روش تخمین مدل بوسیله دادههای تلفیقی42
3-12 آمارههاسمن45
3-13خلاصه فصل47
فصل چهارم – تخمين مدل
4-1 مقدمه48
4-2 آمار توصیفی دادههای تحقیق50
4-3 مراحل برآورد مدل51
4-3-1 آزمون ریشه واحد51
4-3-2 تخمین مدل اول53
4-3-2-1 نتایج حاصل از برآورد مدل54
4-3-3 تخمین مدل دوم56
4-3-3-1 نتایج حاصل از برآورد مدل دوم56
فصل پنجم: نتيجه گيري وپيشنهادات
5-1- مقدمه59
5-2 ارزیابی و تشریح نتایج آزمون فرضیهها طبق شرایط متغیرها61
5-3 نتایج فرضیات61
5-4 نتیجه گیری کلی تحقیق63
5-5 پیشنهادها63
منابع و مأخذ65
پیوستها67
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 4-1-آماره توصیفی دادههای تحقیق50
جدول4-2 – آزمون مانایی53
جدول 4-3- خروجی آزمون FIXED EFFECTS54
جدول 4-4- خروجی تخمین55
جدول 4-5- خروجی آزمون FIXED EFFECTS برای مدل دوم56
جدول4-6- خروجی مدل دوم57
جدول 5-1- خروجی تخمین61
جدول 5-2- خروجی مدل دوم62
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل(4-1) مراحل مختلف آزمونهای بکار رفته جهت تخمین46
چكيده
یکی از مکانیزمهای موجود به منظور تخفیف مشکل نمایندگی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین سهامداران و مدیران در بازارهای سرمایه، نظام حاکمیت شرکتی است. نقش سهامداران نهادی در حاکمیت شرکتی و حضور آنها در شرکتها، موضوع اغلب بحثهای سالهای اخیر بوده است. هدف اصلي اين تحقيق بررسي تاثیر ساختار مالکیت بر رابطه بین جریان نقد آزاد ومدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد. حجم نمونهی مورد مطالعه شامل 115شرکت دربازه زمانی 1391-1386 میباشد. براي آزمون فرضيات تحقيق از روش دادههاي تركيبي استفاده گرديد. جمع بندی و نتیجه گیری کلی آزمون فرضيههاي تحقيق نشان میدهد که بين متغيرهاي جریان وجه نقد آزاد، ساختار مالکیت بر رابطه بين جریان وجه نقد آزاد، ومديريت سود در بازه زماني مورد مطالعه رابطه معني داري وجود دارد و فرضيات اصلي تحقيق اثبات مي گردد.
واژگان كليدي
ساختار مالکیت، جریان وجه نقد آزاد، مالکیت نهادی، مالکیت مدیریتی، مديريت سود، روش دادههاي تركيبي
فصل اول
كليات تحقيق
1-1 مقدمه
وجوه نقد شرکتها همواره مورد توجه افراد ذینفع در شرکتها بوده و قابلیت وجوه نقد شرکتها درآینده و توان پیش بینی آن میتواند کمک بسیار مفیدی به تصمیم گیری آنها در خرید و فروش سهام و دادن اعتبار به شرکتها و نیز هشداری به مدیران برای بهبود عملکرد خود باشد. در حوزه مدیریت مالی استفاده از تکنیکها، روشها و مدلهای علمی، عموماً در جهت کمک به اخذ تصمیمات معقول در حیطه امور مالی شرکتها و سایر سازمانها به شدت رواج پیدا کرده است، از یک سو پیشرفت سریع فناوری رشد اقتصادی را سریع تر نموده و از سوی دیگر رقابت روز افزون شرکتها دستیابی به سود را محدود و احتمال ورشکستگی را افزایش داده است، (کاووسی، 1391( بدین ترتیب تصمیم گیریهای مالی نسبت به گذشته راهبردی تر شده است و بدنبال آن پژوهشهای حسابداری و مالی متعددی معطوف به ایجاد کردن مدلی برای پیش بینی وضعیت مالی و اقتصادی شرکتها گردیده است. در این رابطه نسبتهای مالی از مهم ترین ابزارها در پیش بینی وضعیت مالی، توقف فعالیت و بحرانهای مالی شرکتها محسوب میشود. (لیکرت، 2013( شواهد نشان میدهد که وجود یک ترکیب خطی از نسبتها هم در ارتباط با تأمین مالی و سرمایه و هم در ارتباط با سودآوری و جریانات نقدی و رشد، در ارزیابیهای مالی مؤثر و کارآمد میباشد و با استفاده از آن میتوان شرکتهای سالم را از شرکتهای ناسالم متمایز نمود. (فرناندز، 2013( با جداشدن مالکیت و مدیریت در شرکتهای سهامی، تضادمنافع بالقوه بین سهامداران و مدیران ایجاد شد، که این تضاد منافع تحت عنوان «مشکل نمایندگی» بیان میشود. یکی از نتایج مشکل نمایندگی این است که بین مدیران و سهامداران شرکت عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد و سهامداران نمیتوانند اعمال و فعالیتهای مدیران را به طور مستمر مشاهده کنند، این عدم تقارن اطلاعاتی باعث ایجاد دو مشکل انتخاب نامطلوب و خطر اخلاقی میشود. از سویی حسابداری تعهدی، حق انتخاب قابل توجهی به مدیران در تعیین سود در دورههای زمانی متفاوت اعطا میکند. در واقع تحت این نوع از سیستم حسابداری، مدیران کنترل چشمگیری بر زمان تشخیص برخی اقلام هزینه از جمله هزینههای تبلیغات و مخارج تحقیق و توسعه دارند، همچنین مدیران در سیستم حسابداری تعهدی، با گزینههای متفاوتی در مورد زمان تشخیص درآمدها نیز روبرو هستند، از جمله تشخیص سریعتر درآمد از طریق فروشهای نسیه. این گونه عملکرد از سوی مدیران در عبارتی ساده به عنوان «مدیریت سود» یاد میشود. هدف اصلي اين تحقيق بررسي تاثیر ساختار مالکیت بر رابطه بین جریان نقد آزاد ومدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد. در اين فصل به بيان كليات تحقيق ميپردازيم.
1-2 بيان مساله
سود حسابداری براساس مبنای تعهدی شناسایی میگردد. معمولآ استفاده از مبنای تعهدی موجب متفاوت شدن میزان سود عملیاتی گزارش شده با خالص جریانهای نقدی حاصل ازعملیات و گزارش یک سری اقلام تعهدی در صورتهای مالی میشود. دیچو وهمکاران (1995) نشان دادند. که اقلام تعهدی غیر اختیاری ثابت هستند واز آنها نمیتوان برای هموارسازی سود استفاده کرد. بلکه هر چقدر اقلام تعهدی اختیاری در داخل اقلام تعهدی بیشتر باشد احتمال مدیریت سود نیز متعاقب آن افزایش مییابد. فرصت مدیریت سود در شرکتهای دارای جریان وجوه نقد آزاد مازد بیشتر است، به اين دليل كه مدیران واحدهای اقتصادی دارای جریان وجوه نقد آزاد بالا و فرصت رشد پائین، اغلب تمایل دارند تا در پروژههای اضافی و یا حتی در پروژههای دارای خالص ارزش فعلی منفی(NPV منفی) سرمایه گذاری کنند و برای پنهان کردن و پوشش دادن اثرات سرمایه گذاریهایی که ثروت سهام داران را بیشینه نمیکند از اقلام تعهدی اختیاری افزایش دهنده سود استفاده کنند. ازطرفي ترکيب سهامداري يا ساختار مالکیت1 از موضوعات مهم حاکمیت شرکتی به شمار میرود که انگیزه مدیران را تحت تأثیر قرار میدهد و بدین ترتیب ميتواند در کارآیی هر شرکتي تأثير قابل توجهي داشته باشد. در گذشته، اقتصاددانان فرض میکردند که تمامیگروههای مربوط به یک شرکت سهامیبرای یک هدف مشترک فعالیت میکنند اما در طول 3 دهه اخير، موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروهها و چگونگی مواجهة شرکتها با این گونه تضادها توسط اقتصاددانان مطرح شده است. این موارد به طور کلی، تحت عنوان “تئوری نمایندگی” بیان میشود. بنابراین با عنایت به مطالب مطرح شده در راستای حل مشکل مذکور در این تحقیق تاثیر ساختار مالکیت از جنبه نوع مالکیت (مالکیت نهادی، مالکیت مدیریتی) به عنوان مکانیزمهای حاکمیت شرکتی بر تعدیل رابطه بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود مورد بررسی قرار میگیرد.
لذا سوال اساسی تحقیق که ذهن محقق را درگیرمیکند این است که:
آیا تنوع مالکان میتواند باعث تعدیل رابطه منفی بین جریان نقد آزاد ومدیریت سـود گردد. یا خیر؟ میلیونها نفر که پس اندازهای خود را از راه سرمایه گذاری در اوراق بهادار شرکتها بــه آنها سپرده اند، برای اطمینان از این که وجوه سرمایه گذاری شده آنان به طور درست و مؤثر استفاده میشود به صورتهای مالی سالانه و میان دوره ای شرکتها اتکاء میکنند. حتی افراد بیشتری، پس اندازهای خود را به بانکها و مؤسسات دیگر میسپارند که آنها نیز به نوبه خود، این وجوه را در سهام شرکتها سرمایه گذاری میکنند. بنابراین تقریباً هر فردی به طور مستقیم یا غیرمستقیم منافعی در شرکتها دارد و حفظ منافع عمومیمستلزم گزارشهای مالی قابل اتکاء و به موقع از عملیات و سلامتی مالی شرکتهای سهامیعام است.
در ارتباط با هدف مطلوب شرکت دو دیدگاه وجود دارد:
عده ای میگویند: هدف مطلوب شرکت سودآوری است. اما سودآوری نمیتواند هدف مطلوب شرکت باشد ؟
بزرگترین ایراد هدف سودآوری، این است که سود مبهم بوده و به علت این که تحت تأثیر رویههای حسابداری قرار دارد، قابل دست کاری میباشد (قالیباف اصل، 1387، ص2-1).
1. هنگامیکه شرکتها در وضعیت نامطلوب اقتصادی تحت فشار فزآینده قرار میگیرند، مدیران آنها از حسابداری درخواست مینمایند که سطر آخر صورتهای مالی (یعنی سود) را بهبود ببخشند، و بدین وسیله محتوای اطلاعاتی آنها را تغییر دهند. حسابداری با وجود تمامیانعطاف پذیری اش، به نظر نمیرسد قادر به فراهم آوردن دادههای مفید برای مدیریت در این قبیل شرایط باشد. دادههای مورد نیاز تصمیم گیری، مقوله ای بسیار پیچیده میباشد، زیرا طیف متنوع استفاده کنندگان از آن، نظیر سرمایه گذاران ( از آن جایی که نیاز به دانستن میزان سودآوری و ثبات شرکت قبل از سرمایه گذاری در آن دارند)، مدیران ( نیاز به اطلاع از وضعیت مالی شرکت دارند )، بانکها و تأمین کنندگان مالی (نیاز به اطلاع از توانایی شرکت در بازپرداخت وام) به اطلاعات گوناگونی نیاز دارد (نوروش و دیگران، 1384، ص166 ).
2. یکی از روشهایی که گاهی اوقات برای آرایش اطلاع رسانی وضعیت مطلوب شرکتها مورد استفاده قرار میگیرد، مدیریت سود میباشد. مدیریت سود به مداخله عمومیمدیریت در فرآیند تعیین سود که غالباً در راستای اهداف دلخواه مدیریت میباشد، اطلاق میگردد. مدیریت ســود روشی است که تــوسط مــدیـــریت
جهت دستکاری دادهها به کار میرود. به عنوان مثال هموار نمودن سود برای کسب اطمینان بیشتر سرمایه گذاران از پایداری سود، نمونه ای از دستکاری دادهها محسوب میشود. این قبیل اقدامات ممکن است دادههای موجود در صورتهای مالی را به میزان قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار دهد.
بازی با «ارقام مالی » میتواند تأثیر کاملاً منفی، درهنگام کشف شدن باقی گذارد. با استفاده از حسابداری مدیریت سود، مدیریت میتواندتصورات سایرین نسبت به عملکرد شرکت اش را تغییر دهد. ارزیابی قدرت سودآوری شرکت ممکن است به اشتباه تعبیر شود و باعث تعیین نامناسب قیمت اوراق بدهی و سرمایه شود. هنگامیکه اشتباهاتی کشف میشود. شرکت دیگر اطمینان بازار را به دست نخواهد آورد. پژوهشها نشان داده است که نوسان کم و پایدار سود، حکایت از کیفیت آن دارد. به این ترتیب، سرمایه گذاران با اطمینان خاطر بیشتری در سهام شرکتهایی سرمایه گذاری میکنند که روند سودآنها با ثبات تر است. همچنین پژوهشهای وسیعی در مدیریت سود انجام شده است، اما پژوهش در خصوص عوامل تأثیرگذار در انتخاب نوع خاصی از مدیریت سود کاملاً کم است. و بطور کلی اهمیت و ضرورت این پژوهش این است که به گونه تجربی به سرمایه گذاران و صاحبان سود نشان دهد که مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار چه نوع مدیریت سود را اعمال میکنند. و قبل از سرمایه گذاری به ترکیب سهامداران نیز توجه داشته باشند. با توجه به موارد ذکر شده میتوان به اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر پی برد و انجام اینگونه پژوهشها را ضروری دانست.
1-3 اهداف تحقيق
1-ارزش و اعتبار قوانین هرعلم و تحقیقی به روش شناختی که درآن بکار میرود بستگی دارد و هدف علمیاین تحقیق ارزش و اعتبار بخشیدن به فرضیه تحقیق میباشد تا این تحقیق بتواند در بالا بردن سطح دانش عمــومیمورد نیازاستفاده کنندگان موثرباشد. وهمچنین به آنها در درک بهتر عناصر صورتهای مالی کمک کند.
2- تحقیات کاربردی، تحقیقاتی هستند که نظریهها، قانونمندیها، اصول و فنونی که در تحقیقات پایه تدوین میشوند را برای حل مسائل جاری و واقعی بکارمیگیرند، این نوع تحقیقــات بیشتر به موثرترین اقدام تاکید دارند وعلتها را کمترمورد توجه قرارمیدهند. تحقیق حاظربه بررسی تاثیر ساختــار مالکیت (نوع مالکیت) بر رابطـــه بین جــریان نقد آزاد و مدیریت سود درشرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد که نتایج حاصله ازایـــن تحقیق میتواند مورد استفاده سرمایه گذارن، مدیران وسایراستفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی قرار گیرد و همچنین نتایج این تحقیق میتواند زمینه ساز بستر مناسبی بر ای انجام تحقیقات آتی باشد. به طور کلی میتوان اظهار داشت که هدف اصلی این پژوهش عبارت است از:
«تبیین ارتباط بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود و تعدیل نوع مالکیت بر این رابطه به عنوان راه حلی برای کاستن مشکلات نمایندگی جریان نقد آزاد و جلوگیری از دستکاری سود توسط مدیریت میباشد».
1-4 فرضيات تحقيق
فرضیه اصلی اول:
بین جریان وجه نقد آزاد ومدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده دربورس واوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم:
ساختار مالکیت بر رابطه بين جریان وجه نقد آزاد و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده دربورس واوراق بهادار تهران تاثیرگذار است.
براساس فرضیات اصلی طبق فرضیات فرعی زیر مورد بررسی وآزمون قرار میگیرد:
فرضیه فرعی اول:
مالکیت نهادی بر رابطه بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود تاثیر گذار است.
فرضیه فرعی دوم:
مالکیت مدیریتی بر رابطه بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود تاثیر گذار است.
1-5 روش گردآوري دادهها
استفاده از روش کتابخانهای: شامل مطالعه کتابها، مقالات، پایاننامهها و بانکهای اطلاعاتی دانشگاهها و سایتهای اینترنتی به منظور تهیه مبانی نظری و پیشینه پژوهش. استفاده از روش اسنادکاوی: شامل بررسی اسناد و مدارک سازمانی نظیر صورتهای مالی حسابرسی شده و اطلاعات موجود در سازمان بورس اوراق بهادار و همچنین نرم افزارهای اطلاعاتی موجود در کتابخانه سازمان بورس اوراق بهادار به منظور تهیه دادههای مورد نیاز برای آزمون فرضیههای پژوهش.
1-6 ابزار گردآوري دادهها
اطلاعات مربوط به تئوری تحقیق ازطریق مجلات، نشریات داخلی وخارجی گردآوری شده، و همچنین دادههای مربوط به متغیرهای تحقیق از طریق صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتهای پذیرفته شده بورس واوراق بهادار تهران با استفاده از نرم افزار ره آورد نوین ومراجعه به سایتهای مربوط به گزارش مالی شرکتها ازقبیل سایت rdis و codal استخراج میشود.
1-7 روش تحقيق
تحقیق حاضر از نظر طبقه بندی برمبنای هدف از نوع تحقیقات کاربردی است به دلیل اینکه مبتنی بر تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از بورس اوراق بهادار میباشد.
تحقیقات کاربردی تحقیقاتی هستند که نظرها، قانونمندیها، اصول و فنونی که در تحقیقات پایه تدوین میشوند را برای حل مسائل اجرایی و واقعی بکار میگیرد. و همچنین از نظر طبقه بندی برمبنای روش و ماهیت از نوع تحقیقات همبستگی است که با استفاده از دادههای مشاهده شده انجام میشود. در تحقیق همبستگی هدف اصلی آن است که مشخص شود آیا رابطه ای بین دو یا چند متغیر کمی(قابل سنجش) وجود دارد یا نه؟ و اگر وجود دارد اندازه و حد آن چقدر است؟ هدف از مطالعه همبستگی ممکن است که برقراری یک رابطه یا نبود آن و بکارگیری روابط در انجام پیش بینیهاست. مطالعه همبستگی تعدادی از متغیرهایی را که تصور میرود با یک متغیر پیچیده عمده مرتبط هستند ارزیابی میکند (خاکی، 1388، 218).
1-8 تجزیه وتحلیل دادهها
تجزیه وتحلیل دادهها، فرایندی چند مرحله ای است كه طی آن دادههایی كه به طرق مختلف جمع آوری شده اند خلاصه، دسته بندی و در نهایت پردازش میشوند تا زمینه برقراری روابط بین دادهها و انجام تحلیلهای علمیبه منظور آزمون فرضیهها فراهم شود. دراین فرآیند دادهها هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ تجربی پالایش میشوند و تکنیکهای گوناگون آماری نقش بسزایی در تعمیم یافتهها به عهده دارند. فرآیندهای تجزیه و تحلیل با توجه به نوع تحقیق، ماهیت فرضیهها، نوع نظریه سازی، ابزار به کار رفته برای جمع آوری اطلاعات و. . . متفاوت هستند.
در این تحقیق به ارزیابی تاثیر ساختار مالکیت بر رابطه بين جریان وجه نقد آزاد و مدیریت سود شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته میشود. ابتدا آمار توصیفی ارائه میشود و پس از آن با استفاده از آزمونهای آماری به تجزیه و تحلیل ناهمسانی واریانس و همبستگی دادههای تحقیق پرداخته میشود و بعد با تجزیه و تحلیل الگوی رگرسیونی حاصل از فرآیند تحقیق و بررسی معنی داری مدل رگرسیون و ضرایب متغیرها اقدام به تایید یا رد فرضیات میگردد. ضمنآ محقق جهت محاسبه وسازماندهی متغیرها از نرم افزار صفحه گسترده اکسل، وجهت تجزیه وتحلیل نتایج فرضیات با توجه به مدل رگرسونی از Eviews بهره میگیرد.
1-9 خلاصه فصل
در اين فصل به شرح كليات تحقيق پرداخته گرديد. همانگونه كه مشاهده شد، ساختار مالکیت از موضوعات مهم حاکمیت شرکتی به شمار میرود که انگیزه مدیران را تحت تأثیر قرار میدهد و بدین ترتیب ميتواند در کارآیی هر شرکتي تأثير قابل توجهي داشته باشد. اين تحقيق قصد دارد با بهره گيري از يك روش توصيفي – تحليلي وبا بكارگيري روش كتابخانه اي به بررسي تاثیر ساختار مالکیت بر رابطه بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد. روش آزمون فرضيات تحقيق، روش دادههاي تركيبي است.
فصل دوم
ادبيات موضوع وپيشينه ي تحقيق
2-1 مقدمه
یکی از مکانیزمهای موجود به منظور تخفیف مشکل نمایندگی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین سهامداران و مدیران در بازارهای سرمایه، نظام حاکمیت شرکتی است. سازوکارهای حاکمیت شرکتی مختلفی وجود دارد از قبیل حسابرس مستقل شرکت، کنترلهای داخلی، کمیته حسابرسی، نظارت قانونی، مدیران غیر موظف و سهامداران نهادی. نقش سهامداران نهادی در حاکمیت شرکتی و حضور آنها در شرکتها، موضوع اغلب بحثهای سالهای اخیر بوده است. دراین زمینه، دیدگاههای مختلفی وجود دارد، دیدگاه سهامداران نهادی کوتاهمدت در این مورد بحث میکند که سهامداران نهادی به منظور بالا بردن عایدات جاری خود باعث ایجاد انگیزه برای مدیران در راستای انجام مدیریت سود میشوند و دیدگاه سهامداران نهادی بلندمدت فرض میکند که سهامداران نهادی به عنوان یک مکانیزم مکمل حاکمیت شرکتی موجب کاهش انگیزههای مدیریت سود میشوند. در اين فصل پس از بيان ادبيات موضوعي مرتبط با تحقيق به ذكر پيشينهي تحقيق مي پردازيم.
.
2-2 وجه نقد
وجه نقد2: عبارت است از موجودي نقد و سپردههاي ديداري نزد بانكها و مؤسسات مالي اعم از ريالي و ارزي (شامل سپردههاي سرمايهگذاري كوتاهمدت بدون سررسيد) به كسر اضافه برداشتهايي كه بدون اطلاع قبلي مورد مطالبه قرار ميگيرد ( کردی، 1390).
در بند دوازدهم از استاندارد حسابداری وجه نقد تنها به موجودي نقد و سپردههاي ديداري نزد بانكها و مؤسسات مالي اعم از ريالي و ارزي (شامل سپردههاي سرمايهگذاري كوتاهمدت بدون سررسيد) اطلاق ميگردد. در مواردي كه اضافه برداشت در حسابجاري مجاز باشد (مثلاً اضافه برداشت در حسابهاي بانكي خارج از كشور توسط واحد تجاري)، مانده اضافهبرداشتهايي كه بدون اطلاع قبلي مورد مطالبه قرار گيرد بايد از مبلغ مذكور كسر گردد. ويژگي ديداري بودن در مورد اقلام تشكيلدهنده وجه نقد بدين معني است كه اين اقلام بدون اطلاع قبلي قابل برداشت يا مطالبه باشد. سپردههاي سرمايهگذاري بلندمدت وجه نقد تلقي نميشود، زيرا هدف از نگهداري آنها تحصيل سود است. هرگاه براي تسويه اضافه برداشتهاي بانكي مهلتي تعيين شده باشد درصورتي ميتوان آنها را در محاسبه وجه نقد منظور كرد كه مهلت مزبور از يك روز كاري تجاوز نكند (کردی، 1390). که در بند سیزده این استاندارد (استاندارد حسابداری) نکات تکمیلی زیر ارائه میگردد:
تعريف مذكور در بند 12 دربرگيرنده اقلامي از سرمايهگذاريها و استقراض كوتاهمدت كه معمولاً درصورت جريان وجوه نقد ساير كشورها تحت عنوان معادل وجه نقد از آنها ياد ميشود، نيست. معادل وجه نقد بنابر تعريف رايج عبارت از سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت سريعالتبديل به وجه نقد است كه احتمال خطر كاهش در ارزش آن ناچيز بوده و به آساني و بدون اطلاع قبلي قابل تبديل به مبلغ معيني وجه نقد باشد و موعد آن
در زمان تحصيل تا سررسيد حداكثر سه ماه باشد به كسر وامها و قرضالحسنههاي دريافتي از بانكها و ساير اشخاص كه ظرف سه ماه از تاريخ تحصيل قابل بازپرداخت است. عدمشمول معادل وجه نقد در تعريف وجه نقد در اين استاندارد به دلايل زير صورت گرفته است:
الف. تشخيص اقلام معادل وجه نقد از ساير سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت واحد تجاري يا استقراضهاي كوتاهمدت براساس يك مرزبندي اختياري صورت گرفته است. اين نحوه عمل موجب ميشود اولاً نقش صورت جريان وجوه نقد در كمك به استفادهكنندگان صورتهاي مالي جهت ارزيابي نقدينگي و انعطافپذيري مالي تضعيف گردد و ثانياً تصويري مصنوعي از نحوه عمل واقعي مديريت مالي واحدهاي تجاري كه اغلب به چنين تفكيكي بين اقلام معادل وجه نقد و ساير فعاليتهاي سرمايهگذاري يا تأمين مالي اعتقاد ندارند، ارائه شود ( کردی، 1390).
ب. تعريف وجه نقد بدون شمول اقلام معادل وجه نقد تطابق بيشتري با تفكر حاكم بر مديريت فعاليتهاي اقتصادي و فرهنگ رايج تجاري كشور دارد ( کردی، 1390).
ج. انعكاس جريانهاي نقدي مرتبط با اقلام معادل وجه نقد تحت عنوان جريانهاي نقدي ناشي از سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت يا جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي تأمين مالي درصورت جريان وجوه نقد، هماهنگي بيشتري بين اين صورت و طبقهبندي اقلام مربوط در ترازنامه فراهم ميآورد ( کردی، 1390).
د. عدم شمول اقلام معادل وجه نقد در تعريف وجه نقد، قابليت مقايسه جريانهاي نقدي واحدهاي تجاري مختلف را افزايش ميدهد ( کردی، 1390).
وجوه نقد: وجه نقد شامل پول نقد ومعادل آن (شبه پول) میباشد (رستمیو همکاران، 1389).
معادل وجه نقد3: سرمایه گذاریهای کوتاه مدت با قابلیت تبدیل بسیار زیاد به وجوه نقد که احتمال خطر کاهش در ارزش آن نا چیز بوده وبه آسانی و بدون ا طلاع قبل قابل تبدیل به مبلغ معینی وجه نقد باشد در مقابل جریانهای ورودی جریانهای خروجی قرار دارد که شامل عواملی همچون افزایش در داراییها (به غیرازوجه نقد) کاهش در بدهیها و کاهش درحقوق صاحبان سهام میباشد (رستمیو همکاران، 1389).
جريـان وجه نقد4: عبارت است از افزايش يـا كاهش در مبلـغ وجه نقد ناشي از معاملات با اشخاص حقيقي يا حقوقي مستقل از شخصيت حقوقي واحـد تجـاري و ناشي از سايـر رويدادها (ملکیان و همکار، 1385).
ماهیت وجه نقد و اهمیت آن در تصمیم گیریهای مالی
وجه نقد از منابع مهم و حیاتی در هر واحد سودآوری است و ایجاد توازن بین وجوه نقد در دسترس و نیازهای نقدی، مهمترین عامل سلامت اقتصادی هر واحد سودآور است. وجه نقد از طریق عملیات عادی و سایر منابع تأمین مالی، به واحد سودآور وارد میشود و برای اجرای عملیات، پرداخت سود، بازپرداخت بدهیها و گسترش واحد سودآوری به مصرف میرسد. روند ورود و خروج وجه نقد، در هر واحد سودآور بازتاب تصمیم گیریهای مدیریت، در مورد برنامههای کوتاه و بلند مدت عملیاتی و طرحهای سرمایه گذاری و تامین مالی است (ملکیان و همکار، 1385).
توان و امکان دسترسی هر واحد سودآور به وجه نقد، مبنای بسیار از تصمیم گیریها و قضاوتها درباره آن واحد است. به بیان دیگر، اطلاعات مربوط به روند ورود و خروج وجه نقد، در یک واحد سودآور شالوده بسیاری از تصمیم گیریهای مبنای بسیاری از قضاوتهای سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و گروههای استفاده کنند از اطلاعات مالی را تشکیل میدهد. سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان، برای برآورد گردش آینده وجوه نقد در یک واحد سودآور، آشکارا به تأثیر عملیات عادی و فعالیتهای تأمین مالی سرمایه گذاری، بر گردش وجوه نقد اهمیت میدهند (عالی ور، 1373).
بورس اوراق بهادار، در حکم بازار، تسهیلات لازم را برای خریداران و فروشندگان سهام فراهم مینماید. سرمایه گذاران میتوانند در هر زمان پول خود را به اوراق بهادار یا برعکس تبدیل نمایند. از طرفی دیگر، سازمان بورس، تحت شرایطی، موجب تامین منابع مالی شرکتهای پذیرفته شده از طریق فروش سهام آنها در بازار سرمایه خواهد شد.
به نظر اینکه بورس اوراق بهادار تهران، به عنوان سازمانی در جهت تجهیز پس اندازها و هدایت پس اندازها به طرف سرمایه گذاریهای مولّد و مفید به حال جامعه و اقتصاد کشور مطرح میباشد، مطالعه پیرامون موضوعهای وابسته به این سازمان اهمیت ویژه ای برخوردار است.
سرمایه گذاران، هنگام سرمایه گذاری بر سهام عادی بررسیهای وسیعی انجام میدهند؛ به عبارت دیگر، آنها عوامل زیادی را در هنگام سرمایه گذاری مدنظر قرار میدهند؛ زیرا نقدترین دارایی خود را به سهام عادی تبدیل میکنند. اگر سرمایه گذاران بدون توجه به بخشی از عوامل، اقدام به سرمایه گذاری نمایند؛ نتایج مطلوبی از سرمایه گذاری عاید آنها نخواهد شد. در کشورهایی که بورس اوراق بهادار آنها کارایی دارد، به بررسیهای وسیع در مورد اوراق بهادار احتیاج نیست؛ زیرا قیمت بازار سهام نزدیک به ارزش ذاتی (واقعی) آن اوراق است. به عبارت بهتر، قیمت بازار اوراق بهادار شاخص مناسبی از ارزش واقعی اوراق بهادرا است. برای اتخاذ تصمیم در بازار سرمایه به روش تصمیم گیری نیاز است و برای پردازش روش به داده نیاز است. گزارشهای مالی، محصول فرآیند سیستم اطلاعات حسابداری است به طوری که بخشی دادههای مورد نیاز طیف وسیعی از استفاده کنندگان را فراهم میسازد. گزارشهای مالی، یادداشتهای توضیحی و هریک از گزارشات، در جای خود از اهیمت و جایگاه خاصی برخوردار است (جهانخانی و همکار، 1375).
حسابرسان به چند دلیل بر وجوه نقد تأکید نسبی دارند. بدهیها، درآمدها، هزینهها و بیشتر دیگر داراییها با وجوه نقد سروکاردارند؛ یعنی، این اقلام یا از معاملات نقدی حاصل میشود یا به وجوه نقد منجر میگردد. بدین ترتیب، رسیدگی به معاملات نقدی، حسابرسان را در اثبات اقلام متعددی از صورتهای مالی یاری میرساند (عالی ور، 1373).
دلیل دیگر رسیدگی بیشتر به وجوه نقد، نقدینگی کامل آن است که بیشترین وسوسه را برای سرقت و سوء استفاده برمیانگیزد. خطرذاتی داراییهای سیال، بالاست و واکنش حسابرسان در این گونه موارد، پی جویی بیشتر است. اما کشف تقلب تنها در صورتی بر مطلوبیت ارایه صورتهای مالی اثر میگذارد که مبلغ تقلب، با اهمیت باشد. ارزشیابی وجوه نقد به مراتب آسانتر از ارزشیابی دیگر داراییهاست؛ زیرا، برای رسیدن به ارزش بازیافتنی آن، نیازی به تأمین ذخیره نیست. از این رو، هدف”ارزشیابی” وجوه نقد، دراینجا جزء هدفهای حسابرسی بحث نشده است. اما زمانی که شرکتهای فرعی خارجی وجود دارند، حسابرسان باید از درستی ارزشیابی مبالغ ارزی تسعیر شده اطمینان یابند. درضمن نظارتهای معمول صاحبکار و روشهای بررسی آن (مانند مغایرت گیری حساب بانک) بیشتر اشتباهاتی را که در این گونه حسابها رخ میدهد، کشف میکند. ازطرف دیگر، ماهیت نقدینگی این حسابها، خطرکشف نشدن سوء استفاده از آنها را افزایش میدهد (عالی ور، 1373).
2-3 صورت جریان وجوه نقد
در طي سالهاي مختلف، صورتهاي مالي با توجّه به نيازهاي استفاهكنندگان تغيير كرده و منجر به تهيّة صورتهاي مالي جديدي نيز شده است. «صورت تغييرات در وضعيت مالي» از جمله صورتهايي بوده كه در دهة 80-1970 با تأكيد بر سرمايه در گردش جهت ارائة اطلاعات در مورد نقدينگي و توانايي باز پرداخت بدهيهاي مؤسّسات تهيّه ميشود، امّا اطلاعات اين صورت قادر به ارائة اطلاعات كافي در مورد وجه نقد نبوده است. لذا با درك اهميّت وجه نقد در سالهاي اخير، تهية «صورت گردش وجوه نقد» توسط كشورهاي مختلف انجام شده است.
اولین هدف صورت جریان وجوه نقد تهیه ی اطلاعاتی در ارتباط با دریافتها و پرداختهای نقدی واحد تجاری در طی یک دوره حسابداری میباشد. دومین هدف آن تهیه ی اطلاعاتی با مبانی نقدی در ارتباط با فعالیتهای عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی واحد تجاری است. بنابراین صورت جریان وجوه نقد گزارشی از دریافتهای نقدی، پرداختهای نقدی و خالص تغییرات در نتایج نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی، مالیات بر درآمد، بازده سرمایه گذاری، سرمایه گذاری و تامین مالی شرکت در طی یک دوره حسابداری است (عالی ور، 1373).
2-4 اهمیت صورت جریان وجوه نقد
1. اطلاعات تاريخي مربوط به جريان وجوه نقد ميتواند در قضاوت نسبت به مبلغ، زمان و ميزان اطمينان از تحقق جريانهاي وجوه نقد آتي به استفادهكنندگان صورتهاي مالي كمك كند. اطلاعات مزبور، بيانگر چگونگي ارتباط بين سودآوري واحد تجاري و توان آن جهت ايجاد وجه نقد و درنتيجه مشخصكننده كيفيت سود تحصيل شده توسط واحد تجاري است. علاوه براين، تحليلگران و ديگر استفادهكنندگان اطلاعات مالي اغلب به طور رسمي يا غير رسمي مدلهايي را براي ارزيابي و مقايسه ارزش فعلي جريانهاي وجه نقد آتي واحدهاي تجاري به كار ميبرند. اطلاعات تاريخي مربوط به جريان وجوه نقد ميتواند جهت كنترل ميزان دقت ارزيابيهاي گذشته مفيد واقع شود و رابطه بين فعاليتهاي واحد تجاري و دريافتها و پرداختهاي آن را نشان دهد (عالی ور، 1373).
2. ارزيابي فرصتها و مخاطرات فعاليت تجاري و وظيفه مباشرت مديريت مستلزم درك ماهيت فعاليت تجاري از جمله نحوه ايجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاري است. ترازنامه، صورتهاي عملكرد مالي و صورت جريان وجوه نقد تواماً اطلاعاتي را در مورد وضعيت مالي، عملكرد مالي و همچنين نقدينگي، توانايي بازپرداخت بدهيها و انعطافپذيري مالي فراهم ميآورند. بدينلحاظ ايجاد ارتباط بين اطلاعات مندرج در صورت جريان وجوه نقد و اطلاعات ارائه شده در صورتهاي مالي اساسي ديگر حائز اهميت است (عالی ور، 1373).
3. از آنجا كه صورت جريان وجوه نقد تحت تأثير برخوردهاي متفاوت حسابداري درخصوص معاملات و رويدادهاي يكسان در سطح واحدهاي تجاري مختلف نيست، ارائـه آن قابليت مقايسه جنبه عملياتي عملكرد مالي واحدهاي تجاري مختلف را افزايش ميدهد (عالی ور، 1373).
4. اطلاعات ارائه شده در صورت جريان وجوه نقد در مقايسه با صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه در گردش داراي مزاياي زير است (عالی ور، 1373):
الف. صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه در گردش، ممكن است تغييرات مرتبط با نقدينگي و تداوم فعاليت را پنهان كند. براي مثال، كاهش قابل ملاحظه در وجه نقد موجود ممكن است به خاطر افزايش در موجودي مواد و كالا يا بدهكاران پنهان بماند. بدين ترتيب، واحدهاي تجاري ممكن است عليرغم گزارش افزايش در سرمايه در گردش، دچار مشكل نقدينگي شوند. بهگونهاي مشابه، كاهش در سرمايه در گردش لزوماً بيانگر كمبود نقدينگي و خطر توقف فعاليت واحد تجاري نيست.
ب. كنترل وجوه نقد، يك ويژگي معمول فعاليت تجاري است و يك تكنيك تخصصي حسابداري به شمار نميرود. بدين لحاظ جريان وجوه نقد مفهومي است كه در مقايسه با تغييرات در سرمايه در گردش از درك و پذيرش بيشتري برخوردار است.
ج. در مدلهاي ارزيابي واحدهاي تجاري، وجه نقد به عنوان يك داده مستقيم كاربرد دارد و لذا جريانهاي تاريخي وجه نقد ميتواند در اين گونه موارد كه اطلاعات مربوط به جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه درگردش فاقد كاربرد است، مورد استفاده قرار گيرد.
د. صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه در گردش عمدتاً متكي به تفاوت اقلام دو ترازنامه واحد تجاري است و درنتيجه حاوي اطلاعات جديدي نيست و تنها اطلاعات موجود را با آرايش متفاوتي ارائه ميكند. صورت جريان وجوه نقد و يادداشتهاي توضيحي مربوط متضمن اطلاعاتي است كه در صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغييرات در سرمايه در گردش افشا نميشود.
2-5 طبقه بندی صورت جریان وجوه نقد براساس استاندارد ایران
صورت جریان وجوه نقد برای انعکاس تغییر در جریان نقد طی سال طراحی شده است. در این میان، تعریف وجوه نقد از اهمیت بالایی برخودار است. وجوه نقد به موجودی نقد و سپردههای دیداری نزد و بانکها و موسسات اعم از ریالی و ارزی (شامل سرمایه گذاری کوتاه مدت بدون سررسید) اطلاق میگردد (کردی، 1390).
طبق استانداردهای حسابداری ایران، صورت جریان وجوه نقد باید به ترتیب منعکس کننده جریانهای نقدی طی دوره، تحت سر فصلهای اصلی زیر باشد (کردی، 1390):
الف) فعالیتهای عملیاتی
ب) بازده سرمایه گذاری و سود پرداختنی بابت تامین مالی
ج) مالیات بر درآمد
د) فعالیتهای سرمایه گذاری
ه) فعالیتهای تامین مالی
صورت جریان وجوه نقد هم چنین باید شامل صورت تطبیق مانده ی اول دوره و پایان دوره وجه نقد باشد.
صورت جریان وجوه نقد، استاندارد ایران در مقایسه با استاندارد بین المللی
صورت جریان وجوه نقد به عنوان یکی از صورتهای مالی اساسی از جمله کارآمدترین گزارشها برای انعکاس عملکرد واحدهای تجاری از جنبه نقدی است و اطلاعات لازم را در مورد ایجاد و مصرف وجه نقد به استفاده کنندگان صورتهای مالی مینمایاند. این گزارش به عنوان یکی ابزار اصلی در کنار دیگر صورتهای مالی مبانی اندازه گیری انعطاف پذیری مالی را فراهم میآورد. صورت جریان وجوه نقد به عنوان معیاری برای ارزیابی جریانهای نقدی آینده نیز به کار میرود. همچنین از این گزارش میتوان برای ارزیابی پیش بینیهای گذشته جریانهای نقدی واحدهای تجاری، که اکنون تحقق یافته اند، تحلیل تصمیمات گرفته شده براساس این پیش بینیها، بررسی انحرافهای احتمالی از آنها و نتیجه گیری در مورد صحت و اثر بخش تصمیمات گذشته بهره جست. در سال 1378، استاندارد حسابداری شماره 2 ملی، صورت جریان وجوه نقد، براساس بیانیه شماره 7 استانداردهای بین المللی حسابداری تجویز شد و این صورت در جرگه صورتهای مالی اساسی قرار گرفت (کردی، 1390). در این نوشتار درباره ی تفاوتهای عمده استاندارد حسابداری شماره 2 ملی با استانداردهای بین المللی بحث میشود عمده این تفاوتها عبارتند از (کردی، 1390):
1- عدم شمول اقلام معادل و جه نقد در تعریف وجوه نقد.
2-تفکیک بازده سرمایه گذاریها، شامل درآمد بهره، سود سهام دریافتی، و بهره ( یا سود تضمینی) پرداختی از سود عملیاتی و تفکیک سهام پرداختی از فعالیتهای تامین مالی و درج هر چهار مورد در سرفصلی جداگانه.
3- تفکیک مالیات بردرآمد از سود عملیاتی و گنجاندن آن در سرفصل جداگانه.
2-6 جریان وجوه نقد آزاد5
جریانهای نقدی در بسیاری ازتصمیمات مالی، مدلهای ارزش گذاری اوراق بهادار، روشهای ارزیابی طرحهای سرمایه ای وغیره، نقش محوری دارند. اطلاعات مربوط به جریانهای نقدی همچنین از لحاظ درون سازمانی نیز اداره امور را درکاراترین شکل خود امکان پذیر میسازد و منجر اتخاذ تصمیمات بهینه در زمینههای عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی میشود (ملکیان و همکاران، 1392).
جریان نقدعملیاتی6: وجه نقدی است که از فعالیتهای عملیاتی واحد تجاری حاصل میشود. اما جریانهای نقد آزاد وجوهی است که بعد از تعدیلاتی بر روی جریان نقد عملیاتی به دست میآید. جریانهای نقد آزاد یکی از معیارهای اندازه گیری عملکرد واحد تجاری است و وجه نقدی را نشان میدهد که شرکت پس از انجام مخارج لازم برای نگهداری یا توسعه داراییها در اختیار دارد. جریانهای نفد آزاد میتواند کاربرد مهمیبرای سهام داران در ارزیابی سلامت واحد تجاری داشته باشد (ملکیان و همکاران، 1392).
یکی از عواملی که نقش مهمیدر ایجاد تضاد بین سهام داران و مالکان دارد پرداخت وجه نقد به سهام داران تحت عنوان سود سهام است. پرداخت سود سهام به طور نقد که کمتر هم مورد توجه قرار گرفته است باعث کاهش منابع کنترل مدیران میشود و به این ترتیب مدیران کنترل خود را بر بازارهای سرمایه از دست داده و در مواقع لازم نمیتوانند سرمایه جدیدی برای شرکت جذب کنند (رستمیو همکاران، 1389)
تِئوری جریانهای نقد آزاد برای اولین بارتوسط جنسن7 توسعه یافت. افزون بر این، تحلیل نظری هزینههای نمایندگی نیز به وسیله او در خصوص جریان نقدی آزاد انجام گرفت. دراین نظریه، جریانهای نقدی آزاد عبارتست ازباقیمانده جریانهای نقدی پس از کسر وجوه نقد لازم برای سرمایه گذاری در پروژههایی که خالص ارزش فعلی آنها مثبت ارزیابی میشود. این پروژهها، طرحهای سرمایه گذاری بلندمدتی که ارزش فعلی جریانهای نقدی ورودی مورد انتظار از آنها بیش از ارزش فعلی جریانهای نقدی خروجی مورد انتظار از آنها است. بدیهی است در محاسبه ارزش فعلی از نرخ هزینه ی سرمایه جهت تنزیل استفاده میشود (ملکیان و همکاران، 1392).
کاپلند8 نیز تعریف زیر را جریان های نقد آزاد ارائه کرده است:
جریانهای نقد آزاد واحد تجاری عبارتست از سود عملیاتی پس از کسر مالیات به اضافه هزینههای غیر نقدی پس از کسر سرمایه گذاری، اموال، ماشین آلات، تجهزات و سایر داراییها (ملکیان و همکاران، 1392).
جریان نقد آزاد نشان دهنده پول نقدی است که مدیران به وسیله تقویت آن میتوانند بر ارزش شرکت خود بیافزایند. شرکتی که دارای جریان نقد آزاد بالاتی باشد از مطلوبیت و محبوبیت بیشتری نزد سرمایه گذاران و بستانکاران برخوردار است. این مطلوبیت زمانی قابل قبول است که شرکت مرحله رشد را گذرانده و دیگرفرصتهای سرمایه گذاری سودآور بالایی نداشته باشد. در مقابل برخی از شرکتها با جریان نقد آزاد مواجه میشوند که همیشه مطلوب نیست بلکه علت آن مفید است. اگر بدان سبب منفی شده که سود خالص عملیاتی پس کسر مالیات منفی باشد، بی شک این نوع منفی شدن پیام بدی را مخابره میکند. چنانچه منفی شدن جریان وجوه نقد آزاد ناشی از سرمایه گذاری وجوه درفرصتهای سود آور موجود و بکارگیری منابع زیاد در اقلام سرمایه عملیاتی برای ادامه و تحقق رشد باشد هیچ عیبی ندارد، مقطعی است و به دورههای کوتاه مدت زمان سرمایه گذاری مربوط میشود که در دراز مدت به مثبت شدن جریانهای وجوه نقد آزاد منجر میگردد (ملکیان و همکاران، 1392).
در تعریف دیگر جریان نقدی آزاد به صورت زیر تعریف شده است :
جریان وجه نقد حاصل از عملیات بعد از کسر مالیات بدون احتساب بدهیها و هزینههای بهره شرکت است. بنابراین، جریان نقدی آزاد، وجوه نقدی است که بعد از پوشش دادن نیازهای سرمایهگذاری و سرمایه در گردش و با فرض نبود بدهی، در دسترس شرکت قرار میگیرد. در شرکتهای بدون بدهی یا فاقد اهرم مالی، جریان نقدی آزاد، همان جریان نقدی حقوق صاحبان سهام است (ملکیان و همکاران، 1392).
جریان نقدی آزاد = جریان نقدی حقوق صاحبان سهام با فرض اینکه شرکت بدهی نداشته باشد
اغلب گفته میشود که جریان نقدی آزاد، وجوه نقد ایجاد شده در شرکت برای تامین وجوه مورد نیاز برای سهامداران و بستانکاران را نشان میدهد. این ادعا صحیح نیست، زیرا جریان نقدی سرمایهای نشان میدهد که وجوه نقد ایجاد شده بهوسیله شرکت متعلق به سهامداران و بستانکاران است (ملکیان و همکاران، 1392).
با وجود تعریف وجوه نقد و مطرح شدن مفهوم جریانهای نقد آزاد از مدتها قبل، هنوز استاندارد یکنواختی برای معیار جریان نقد آزاد در جامعهی دانشگاهی وجود ندارد. در این پژوهش، از رابطهی زیر برای معیار جریان نقد آزاد بهعنوان یک متغیر مجازی استفاده شده است:
FCF i, t= (CFO i, t – INT i, t – T i, t – DIV i, t) / A i, t-1
متغیرهای موجود در این رابطه با حذف اندیسهای شرکت و زمان بدین شرح است: FCF، جریانهای نقد آزاد؛ CFO، جریان نقد عملیاتی؛ INT، سود عملیاتی؛ T، مالیات پرداختنی؛ DIV، سود تقسیمیو A، ارزش دفتری داراییها.
در این پژوهش، جریان نقد آزاد شرکتهای نمونه به سه بخش مساوی تقسیم میشود. زمانی که جریان نقد آزاد شرکتهای نمونه در بزرگترین گروه قرار گیرد، ارزش متغیر مجازی یک است و در غیر این صورت، ارزشی برابر صفر دارد.
2-7 اهمیت جریان وجوه نقد آزاد
در صورت جریان وجوه نقد آزاد معمولا” وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی بیانگر توانایی شرکت برای ایجاد جریانهای نقدی است. تحلیل گران مالی معتقدند وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی وجوهی است که نه تنها در داراییهای ثابت جدیدی سرمایه گذاری شده تا بتواند سطوح جاری فعالیتهای خود را حفظ نماید بلکه بخشی از این وجوه نیز باید به منظور رضایت سهام داران تحت عنوان سود سهام و باز خرید آن بین آنها توزیع شود. جریان نقدعملیاتی، وجه نقد ایجاد شده در نتیجه عملیات شرکت است که معمولا” با کسر شدن همه هزینههای عملیاتی از درآمدها به دست میآید. در تئوری جریان نقد آزاد از وجوه مازاد به عنوان معیار ارزیابی قدرت بازپرداخت بدهی یاد شده است. زیرا پرداخت بدهی در سررسید به وجوهی بستگی دارد که به صورت مازاد نگهداری میشوند. جریان نقد آزاد، مبلغ نقد در اختیار شرکت است که میتواند برای انجام سرمایه گذاریهای مورد نظر، پرداخت سود سهام، باز پرداخت بدهی یا برای افزایش نقدینگی مورد استفاده قرار میگیرد (ملکیان و همکاران، 1392).
2-8 کاربرد جریان وجه نقد آزاد
جریان نقد آزاد میتواند در ارزیابی سلامت مالی شرکت مفید باشد، چرا که تمام مفروضات حسابداری موجود در ساختار سود را کنار میگذارد. البته باید توجه داشت که جریانهای نقد آزاد کم یا منفی لزوما” نشانگر عملکرد ضعیف واحد تجاری نمیباشد. زیرا واحدهای تجاری در حال رشد به دلیل سرمایه گذاری زیاد معمولا” از وجه نقد آزاد منفی یا پایینی برخوردار هستند که این امر در شرکتهای پویا امری طبیعی است و به تنهایی نمیتواند نشانگر وضعیت نامطلوب واحد تجاری باشد. در صورتی که این سرمایه گذاری بازده بالایی داشته باشد میتواند در بلند مدت نتایج مطلوب همراه داشته باشد(ملکیان و همکاران، 1392).
جریانهای نقد آزاد از دیدگاه مدیران واحد تجاری میتوانند کاربردهای مهمیدر تقسیمات نقدی سود، باز خرید سهام، باز پرداخت بدهیها و تأدیه تعهدات واحد تجاری، تحصیل شرکتهای دیگر توسط واحد تجاری و سرمایه گذاری مجدد در پروژههای سرمایه ای واحد تجاری داشته باشد (رستمیو همکاران، 1389).
2-9 انواع جریانات وجوه نقد
1- جریان نقدی حقوق صاحبان سهام: جریان نقدی است که پس از تامین نیازهای سرمایهگذاریهای انجام شده، نیازهای سرمایه در گردش، پرداخت هزینههای مالی، هزینههای کارکنان و ایجاد بدهی جدید، در شرکت باقی میماند. جریان نقدی حقوق صاحبان سهام، جریان نقدی در دسترس سهامداران در داخل شرکت را نشان میدهد که برای تقسیم سود یا بازخرید سهام بهکار میرود. جریان نقدی حقوق صاحبان سهام در هر دوره مالی بهسادگی، تفاوت بین جریان وجوه نقد ورودی و جریان وجوه نقد خروجی درآن دوره را نشان میدهد (عالی ور، 1373؛ ملکیان و همکاران، 1392).
جریانهای وجوه نقد ورودی

قیمت: تومان